آسمان عشق

این وبلاگ برنده یک دامنه اینترنتی ir. از سوی سایت قالب من شده است ازاین به بعدمیتونید با آدرس asemuneeshgh.irوارد شوید

آسمان عشق

این وبلاگ برنده یک دامنه اینترنتی ir. از سوی سایت قالب من شده است ازاین به بعدمیتونید با آدرس asemuneeshgh.irوارد شوید

اینجا کربلا ........


و اینجا کربلا............

السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یا صاحب الزمان.

عاشورا عاشورا عاشورا... کربلا کربلا کربلا... با خودم فکر می کردم عاشورا یعنی چی؟ کربلا کجاست ؟ نه اینکه ندونم عاشورا چه روزیه و کربلا کجاست نه .خوب می دونم کی عاشوراست و کربلا کجاست.! اما یه چیزی ذهن کوچیکم و به خودش مشغول کرده. چقدر اتفاقات روز عاشورا به اتفاقات دورو بر من نزدیکه! چقدر صحنه ی کربلا با صحنه هایی که می بینم شباهت داره! نکنه ایجا کربلاست و ما هم توی ظهر عاشورا.....نکنه تو قتلگاهیم و مثل کبک سرمون توی برفا قایم کردیم .... آره درسته اینجا کربلاست .کربلا همین نزدیکیا بیخ گوش ماست و نمی دونیم. عاشورا همین الانه و ما غافلیم. یکی می شه عمر بن سعد و دیگری شمر ....یکی می شه قاتل و دیگری مقتول..... یکی اسیر می شه و دیگری فدایی..... خدای من چی دارم می گم...یعنی واقعا اینجا کربلاست و این موقع روز عاشورا....... درسته الان میدان مبارزه حق بر باطله وامام زمان ما غریبانه تر از جدش در وسط قتلگاه ایستاده...نمازمی خونه اشک می ریزه و دعا می کنه .بگو برای کی دعا می کنه برای من! من روسیاه به درد نخور.....! برای من و ما! برای ما و شما !تا شاید ندای غریبیش و جواب بدیم! بلاخره بفهمیم اسلام داره کم کم توی دنیای پوشالی که ساختیم گم می شه، بفهمیم که دیگه وقتشه... دیگه وقتشه دیگه، وقتشه مولا بیاد.... اگر تو کربلا امام حسین غریبانه شهید شد الان ما داریم امام زما ن سید مهدی عزیز دلمون و توی غریبی رها می کنیم ...تازه اون موقع امام حسین(ع) عباس و داشت ......قاسم و داشت.... زینب(س) و داشت .... حر و داشت اما مولامون کی رو داره غیر خدا ؟اون موقع لشکر یزید 300 هزار نفر بودن و حالا دشمنای اباصالح سید مهدی میلیون ها نفر! نمی گم مولا هیچ کس و نداره نه نوکرایی داره که با یه اشاره جونشون برا ی مولا می ره. اما اون دشمنا کجا این دشمنا کجا ! مولا نوکرای به درد بخور می خواد ...اون موقع حداقل امام حسین می دونستن یاراشون چقدر با وفاین چقدر می شه روشون حساب باز کرد اون موقع اصحاب حسین می دونستن اگر نمیرن اگر خالصانه جونشون و نذارن توی طبق اخلاص عاشق نیستن .! اما ما تا حالا چقدر نشون دادیم چند مرده حلاجیم .تا چه اندازه مولا می تونه رومون حساب باز کنه!؟ نه اینکه مولا ندونه اما خودمون چقدر از خودمون اطمینان داریم اگر بگن فردا امام زما ن می یاد و تو باید بری لباس رزم بپوشی و اسلحه به دست بگیری و بجنگی چکار می کنی ......نه نشد نگو می رم هر چی بگی می کنم و جونم و برای مولا فدا می کنم... ..چشمات و ببند و با تما م وجود احساس کن واقعا اتفاق افتاده اول چیزی که به ذهتنت می رسه چیه ؟ . نمی دونم به کجا رسیدی ؟ چقدر تونستی دل از دنیا بکنی ،چندتا عاشق شدی (منظورم اندازه ی عاشقیته، دریایی عاشق شدی یا به یه جوی کوچولو اکتفا کردی؟) ، چقدر فهمیدی برا چی داری زندگی می کنی؟، تا وقتی ، اون لحظه که بهت گفتن باید بری . بری و جونت و برای خدا در رکاب مولا بدی چقدر طول می کشه فکر کنی ؟ خوش به حال اونایی که لحظه ای درنگ نمی کنن. کار عقب افتاده ندارن. لحظه ای به این فکر نمی کنن که اگر برن فلان کار می شه فلانی دق می کنه شرکتشون بر شکست می شه .... نمی دونم کجای خط ایستادی اما اگر توی خط مقدمی دمت گرم خوش به حالت برای ما هم دعا کن.

یا علی